یادداشت | بیایید دندانهای اسب را بشماریم
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، میگویند در روزگاری که بازار بحثهای فلسفی و سفسطه در یونان باستان بسیار داغ بود و همه روزه فلسفهدانان بسیارگوی در هر کوی و برزن به بحث و استدلال میپرداختند، گروهی نیز در باب شمار دندانهای اسب تفلسف میکردند که بر اساس اندیشه و برهان دریابند یک اسب چند دندان دارد. گروهی میگفتند شمار دندان اسب فراتر از ۳۲ عدد است که دهانی بزرگتر از دهان انسان دارد. دیگران استدلال بر این میکردند که اندازه دهانش که بزرگتر است چرا اندازه دندانش بزرگتر نباشد؟ پس همان ۳۲ دندان است اما درشتتر. دیگری میگفت... . و این بحث همچنان ادامه داشت. به نظر شما برای رسیدن به شمار دندانهای اسب باید چه کار کرد؟
اکنون همین خطای روشی در برخورد با مسائل عینی جامعه که یکی از آنها بدحجابی و بیحجابی است گریبان ما را گرفته است. بیحجابی همانند دندانهای اسب است که تا زمانی که مستقیما با آن روبهرو نشویم و آن را دقیق نشناسیم نمیتوانیم آن را مدیریت کنیم. راه حل مشکل، بحثهای نظری صرف و انتزاعی نیست. قسمت عمدهای از پاسخ را باید از راه شناخت خود این پدیده به دست آورد. این که مشخص کنیم که بیحجابی یعنی چه و چه تفاوتی با بدحجابی دارد؟ در چه سنی در چه قشری بیحجابی کم یا زیاد میشود؟ در کدام شهر و منطقه بیشتر یا کمتر است؟ دیدگاه اطرافیان بیحجاب به او چگونه است؟ بیحجابی برای مجرد و متاهل به چه معناست؟ توانایی یا ناتوانی اقتصادی چه اثری در کیفیت حجاب زنان جامعه دارد؟ تفاوت بیحجابی در نوجوانی، جوانی، میانسالی و کهولت چیست؟ نقش رسانهها، بازیگران، بازیکنان، چهرههای دینی و ملی و مذهبی در پیدایش و رشد یا توقف این پدیده چیست و چگونه است؟ آیا بیحجابی برای مردان و پسران هم مصداقی دارد؟ انگیزههای سیاسی یا اقتصادی برای ترویج بدحجابی یا بیحجابی چیست؟ آیا در دین مواردی برای جواز بدحجابی یا بیحجابی وجود دارد یا نه (ناظر به فتوای یکی از مراجع معظم تقلید درباره جواز برداشتن حجاب دانشجویان مسلمان در شرایط خاص در دانشگاههای خارجی)؟ نقش مکانها و زمانها در کم یا زیاد شدن حجاب یا بیحجابی چیست؟ مراکز موفق و فعال در زمینه حجاب کدامند؟ محصولات فرهنگی مفید و اثرگذار کدامند؟ نقش انگیزههای روانی ـ انتقامی یا فیزیکی ـ جنسی در این میان چیست؟ نمودار رشد حجاب یا بیحجابی از سال ۱۳۱۴ تا کنون و حتی قبل از آن چگونه بوده است؟ دیگر فرهنگها، چه آیینهای دینی و چه آیینهای اخلاقی چه نظر و راهکاری در این باره دارند؟ کسانی که از حجاب به بیحجابی رسیدهاند چه دلیلی برای انتخاب خود داشتهاند و برعکس کسانی که پوشش را برگزیدهاند چه حرفی دارند؟ و ... . اینها همه بخشی بسیار اندک از محورهای ناشناختهای است که باید در درمان بیحجابی و بدحجابی در نظر گرفته شود. در غیر این صورت همین آش است و همین کاسه و هر روز هزینه میدهیم و به نتیجهای هم نمیرسیم.
متأسفانه با تحقیق و اطلاع کامل میتوان گفت که در این زمینه کار جدی نشده است و هر شخص و مؤسسه و گروه و انجمن و کانون و هیأت و سخنران و واعظ و مداح و محققی میآید و بر اساس ذهنیات خودش یک راه حلی ارائه میدهد. آن روحانی میآید و یک حدیث معراج میخواند که در جهنم زنان بیحجاب را از مو آویزان میکنند. آن یکی روحانی میآید مسخره میکند که مگر خدا یک موجودی است که بیاید و به خاطر یک مو انسان را عذاب کند؟ دلسوز دیگری میآید بدحجابها و بیحجابها را اجیر و مزدور میخواند. آن مؤسسه میآید فلش کارت حجاب چاپ میکند. خیلی هم خوشحال است که کار فرهنگی خوبی برای حجاب کرده است! خلاصه هر کسی به یک شکل زحمت میکشد اما بیهوده.
این که در آسیبشناسی این پدیده بخواهیم بر اساس آیات یا روایات یا مطالبی که عالمان دین فرمودهاند به یک تحلیل برسیم و بر اساس همان هم به دنبال درمان این مشکل باشیم، یک خطای روشی است. ابتدا باید موضوع را شناخت آن گاه باید برای درمان و نسخهگیری به سراغ دین و عالمان دین رفت. تخصصی عمل نکردن و روشمند نبودن بسیار به ما آسیب زده است. دوستی به شوخی میگفت مطمئن باشید که اگر یک گروه جامعهشناس را از چین وارد کنیم (حالا که همه چیز را از چین میآوریم) و بگوییم ما میخواهیم حجاب را با این مختصات در کشورمان داشته باشیم، بعد از یک بازه زمانی مشخص، مثلا ۵ یا ۱۰ سال، یک جامعه با همان مختصاتی که ما میخواهیم، به ما تحویل خواهند داد. خلاصه این که ما یا اراده اصلاح نداریم یا اگر داریم راهش را بلد نیستیم.
در هر حال، امروزه در عرصه فرهنگ، پاسخ به این پرسش که چرا بحث عفاف و حجاب در جامعة ما که یک جامعة به دینی است، سامان مطلوب نمییابد؟ حیاتی به نظر می رسد./ی۷۰۳/س
حمید حاج امینی
مطلب درست و منطقی است.
به امید آن روز ان شاء الله